بازارهای آتی
فریادهای دیوانهوار و علامتهای مربوط به درخواستها و پیشنهادهایی که در تالار بازار معاملات آتی به چشم میآیند، بدون شک تصوری از یک هرجومرج و آشفتگی را در ذهن ایجاد میکنند. با وجود این، حقیقت این است که آشفتگی همان چیزی است که بازارهای آتی جایگزین آن شده است. پیش از تاسیس بازارهای مرکزی غلات در اواسط قرن نوزدهم، کشاورزان در فصل پاییز محصولاتی را که به تازگی برداشت کرده بودند در کنار جادهها یا مراکز حملونقل جلوی چشم جمعیت قرار میدادند تا برای آنها خریدار پیدا کنند. این عرضهی بیش از تقاضای فصلی قیمتها را تا حد نازل، و در حقیقت، تا حد دور انداختن پایین میآورد، زیرا غالبا آنها در کنار خیابان فاسد میشدند یا به دلیل فقدان انبار برای ذخیرهسازیشان، در رودخانهها و دریاچهها رها میشدند. با آغاز بهار، دورهی کمبود این محصولات آغاز میشد و مواد غذایی که از ذرت و گندم تهیه میشدند، به کالاهایی لوکس و گرانقیمت تبدیل میشدند. در سرتاسر سال، خریداران و فروشندگان بدون آنکه مکانی مشخص یا سازوکاری سازمانیافته و رقابتی وجود داشته باشد، به انجام معامله میپرداختند. برای برآوردن این نیاز، نخستین بازارهای متمرکز تاسیس شدند. در نهایت، قراردادهایی برای تحویل کالا در آینده یا همان پیمان آتی و همچنین، قراردادهایی برای تحویل فوری کالا به وجود آمدند. پیمانهای آتی پیشگامان قراردادهای آتی امروزی هستند.
به دلیل نیاز به مدیریت قیمت و ریسکهای نرخ بهره که تقریبا در هر نوع از کسب و کارهای مدرن وجود دارند، امروزه بازارهای آتی به بازارهای مالی مهمی تبدیل شدهاند. شرکتکنندگان این بازارها شامل بانکهای رهنی و همچنین کشاورزان، دلالان اوراق قرضه و همچنین تجار غلات، شرکتهای چندملیتی و همچنین تولیدکنندگان مواد غذایی، موسسات پسانداز و وام، و سفتهبازان شخصی هستند.
قیمتهای قراردادهای آتی که از طریق پیشنهادهای رقابتی تعیین میشوند، فورا و به طور مستمر از طریق اینترنت و ماهواره به سرتاسر جهان مخابره میشوند. یک کشاورز در نبراسکا، یک تاجر در آمستردام، یک واردکننده در توکیو، و یک سفتهباز در اوهایو به طور همزمان به تازهترین مظنههای قیمت بازار دسترسی دارند. و اگر تصمیم بگیرند، صرفا از طریق کارگزارشان و خرید یا فروش قراردادهای مناسب، میتوانند یک سطح قیمتی را برای تحویل در آینده – یا با هدف سفتهبازی – مقرر کنند. با وجود تصاویری که از محیط فعال و پرسرعت تالار بازار معاملات آتی وجود دارند، بازارهای تنظیمشدهی آتی به عنوان پایه و اساس یکی از منظمترین و رقابتیترین سیستمهای بازاریابی شناخته میشوند. اگر روزی تصمیم بگیرید در قراردادهای آتی، چه به صورت سفتهبازی و چه به عنوان یک استراتژی مدیریت ریسک، معامله کنید، سفارشهای خرید یا فروشتان را به دفتر کارگزاری مورد نظر خود اطلاع میدهید و سپس، برای اعمال آنها توسط یک کارگزار تالار بورس، این سفارشها به چاله یا حلقهی معاملاتی ارسال میشوند. اگر شما یک خریدار هستید، کارگزارتان به دنبال فروشندهای با پایینترین قیمت موجود میگردد. و اگر شما یک فروشنده باشید، کارگزارتان به دنبال خریداری با بالاترین قیمت ممکن میگردد. همهی آن سروصداها و علامتدهیها نیز به خاطر همین است.
در هر دو صورت، طرف مقابل شما در معامله، فرد یا نمایندهی فردی است که ممکن است یک هِجِر (پوششدهندهی ریسک) تجاری یا شاید یک سفتهباز عمومی باشد. یا حتی امکان دارد، طرف مقابلتان یک معاملهگر مستقل در تالار بورس باشد. برای آشنا شدن با بازارهای آتی، بهتر است دستکم به یک درک کلی از شرکتکنندگان در این بازار، نقشهای آنها، و دلیل وجودشان برسید.
پوششدهندگان ریسک (Hedgers)
وارد شدن به جزییات مربوط به پوشش ریسک (hedging) تا حدودی پیچیده است، ولی اصول سادهای دارد. هجرها یا پوششدهندگان ریسک افراد یا شرکتهایی هستند که – از هفتهها یا ماهها قبل – در بازار آتی اقدام به خرید و فروش میکنند، فقط با این هدف که برای کالاهایی که بعدا قصد خرید یا فروششان را در بازار نقدی – نظیر بالابر غله یا در بازار اوراق قرضه – دارند، یک سطح قیمت شناختهشدهای را تعیین کنند. آنها از این طریق تلاش میکنند، خودشان را در برابر ریسک تغییر نامطلوب قیمت در این فاصلهی زمان در امان نگه دارند. یا اینکه هجرها شاید به منظور قفل کردن یک حاشیهی قابل قبول میان هزینهی خرید و قیمت فروششان از قراردادهای آتی استفاده کنند. به مثال زیر توجه کنید:
یک تولیدکنندهی جواهر در شش ماه آینده باید از یک تامینکنندهی کالا مقداری طلای اضافه خریداری کند. با وجود این، وی نگران است که در این فاصلهی زمانی – اکنون تا شش ماه بعد – قیمت طلا افزایش یابد. این افزایش قیمت میتواند برایاش مشکلساز شود، زیرا وی کاتالوگهای امسال را از پیش منتشر کرده است.
وی برای قفل کردن سطح قیمت فعلی طلا برای تحویل در شش ماه آینده، یک قرارداد آتی با قیمت مثلا ۳۵۰ دلار به ازای هر انس خریداری میکند.
اگر شش ماه بعد، قیمت بازار نقدی طلا به ۳۷۰ دلار افزایش یافته باشد، وی باید طلای مورد نظرش را با همین قیمت خریداری کند. با وجود این، وقتی قرارداد آتی خریداریشده با قیمت ۳۵۰ دلار با قیمت ۳۷۰ دلار فروخته شود، ۲۰ دلار اضافهی هزینهی هر انس طلا با ۲۰ دلار سودی که از هر انس طلا به دست آمده، جبران خواهد شد. در عمل، این پوشش ریسک یا هج به عنوان بیمهای در برابر افزایش قیمت طلا عمل کرد. این کار بهای خالص را فارغ از هر اتفاقی که برای قیمت طلا در بازار نقدی بیفتد، در ۳۵۰ دلار قفل میکند. چنانچه قیمت طلا به جای افزایش دچار کاهش میشد، وی در قرارداد آتیاش متحمل ضرر میشد، ولی این ضرر نیز با کاهش هزینهی خرید دلار در بازار نقدی جبران میشد.
تعداد و انواع احتمالات پوشش ریسک یا هجینگ عملا نامحدود است. یک گاودار میتواند در برابر کاهش قیمتهای دام پوشش ریسک کند و یک کارخانهی بستهبندی گوشت یا یک فروشگاه زنجیرهای نیز میتواند در برابر افزایش قیمتهای دام به پوشش ریسک یا هج رو بیاورد. وامگیرندگان میتوانند در برابر افزایش نرخهای بهره پوشش ریسک کنند، و وامدهندگان در برابر کاهش نرخهای بهره. سرمایهگذاران میتوانند در برابر کاهش کلی قیمتهای سهام هج کنند و آنهایی که قصد دارند در آینده سرمایهگذاری کنند نیز میتوانند در برابر افزایش کلی سطح قیمتها پوشش ریسک کنند. و این فهرست همینطور ادامه خواهد داشت.
استراتژی پوشش ریسک هر چه باشد، مخرج مشترکشان این است که پوششدهندهی ریسک با میل خودش فرصت بهرهمندی از تغییرات مطلوب قیمت را رها میکند تا از خود در برابر تغییرات نامطلوب قیمت محافظت کند.
سفتهبازها
اگر در یک قرارداد آتی شما به عنوان یک سفتهباز عمل کنید، طرف مقابلتان در این معامله در هر شرایطی میتواند یک پوششدهندهی ریسک یا شاید یک سفتهباز دیگری باشد که نظرش دربارهی جهت احتمالی قیمتها با نظر شما متفاوت است.
حساب و کتابهای مربوط به سفتهبازی در قراردادهای آتی – نظیر فرصتها و ریسکهای موجود در آن – به طور مفصل در بخشهای بعدی توضیح داده میشوند. اکنون، کافی است بدانید که سفتهبازها افراد و شرکتهایی هستند که از افزایشها یا کاهشهای پیشبینیشده در قیمتهای آتی سود میبرند. در این راه، آنها به فراهم کردن سرمایهگذاری خطرپذیر مورد نیاز برای تسهیل پوشش ریسک (هجینگ) کمک میکنند.
فردی که انتظار دارد قیمت یک قرارداد آتی افزایش یابد، قرارداد آتی را با این امید خریداری میکند که بتواند آن را با قیمت بالاتر بفروشد. به این کار «لانگ کردن یا وارد شدن به پوزیشن لانگ» گفته میشود. در مقابل، فردی که انتظار دارد قیمتهای آتی کاهش یابند، قراردادهای آتی را با این امید میفروشد که قادر باشد قراردادهای یکسان و افست (offsetting) را با قیمت پایینتر مجددا خریداری کند. به عمل فروش قراردادهای آتی با پیشبینی کاهش قیمتها «شورت کردن یا وارد شدن به پوزیشن شورت» میگویند. یکی از ویژگیهای جذاب معاملات آتی این است که رسیدن به سود از کاهش قیمتها (با فروش) به همان سادگی رسیدن به سود از افزایش قیمتها (با خرید) است.
معاملهگران تالار بورس
افرادی که به عنوان معاملهگران تالار بورس شناخته میشوند – افرادی که به حساب خودشان در تالار بورس اقدام به خرید و فروش میکنند – در میان تمام شرکتکنندگان بازار آتی نسبت به بقیه کمتر شناختهشده هستند. با این حال، آنها نقش بسیار مهمی دارند. آنها مانند متخصصان و بازارسازها در بورس اوراق بهادار، به تامین نقدینگی بازار کمک میکنند. اگر یک پوششدهندهی ریسک یا سفتهباز دیگری وجود نداشته باشد که تمایل خودش را برای قرار گرفتن در طرف معاملهتان با قیمت روز بازار یا نزدیک به آن فورا نشان دهد، این احتمال وجود دارد که یک معاملهگر مستقل در تالار بورس با این امید که چند دقیقه یا حتی چند ثانیه بعد بتواند یک معاملهی افست را با سود اندک انجام دهد، با شما وارد معامله شود. برای مثال، در بازارهای غلات، بارها مشاهده شده است که اختلاف قیمت میان خرید و فروش غلات توسط یک معاملهگر تالار بورس فقط به اندازهی یکچهارم سنت در ازای هر بوشل (یک واحد اندازهگیری) بوده است.
البته، هیچ ضمانتی وجود ندارد که معاملهگران تالار بورس به سود برسند. آنها ممکن است در هر معاملهای دچار ضرر شوند. با وجود این، حضور آنها باعث افزایش نقدینگی و رقابت در بازار میشود. هرچند باید به این نکته اشاره کرد که این افراد، برخلاف بازارسازها یا متخصصان، ملزم به حفظ نقدینگی بازار یا قرار گرفتن در طرف مقابل سفارشهای مشتریان نیستند.