درس ۸ : اندیکاتور بولینگر باند

اندیکاتور بولینگر باند

نوع اندیکاتور: هم‌پوشان (Overlay)

بولینجر باند (Bollinger Bands) دارای الگوی پاکت‌نامه‌ای (envelope) است – علت این نامگذاری را در ادامه توضیح می‌دهیم. بولینجر باند از یک میانگین متحرک و دو انحراف معیار تشکیل شده است؛ به طوری که بر روی نمودار، یک خط میانگین متحرک را مشاهده می‌کنیم که یک خط در بالا و یک خط در پایین، آن را احاطه کرده‌اند- درست مانند پاکت‌نامه‌ای که نامه‌ی درون‌اش را پوشش می‌دهد! خط بالا دو انحراف معیاری است که به میانگین متحرک افزوده می‌شود. خط پایین نیز دو انحراف معیاری است که از میانگین متحرک کم می‌شود.

معامله‌گران عموما از آن‌ها برای تعیین نواحی اشباع خرید و اشباع فروش، تایید واگرایی‌های میان قیمت‌ها و اندیکاتورها، و پیش‌بینی اهداف قیمتی استفاده می‌کنند. هر چه این باندها یا نوارها پهن‌تر باشند (یعنی فاصله‌شان از هم بیش‌تر باشد)، نوسان بیش‌تر است. هر چه این باندها تنگ‌تر باشند، نوسان نیز کم‌تر است. میانگین حرکتی در پایان روز (هنگام بسته شدن قیمت) محاسبه می‌شود.

پارامترها:

• دوره (۲۰) – تعداد ستون‌ها یا دوره‌های که برای محاسبه‌ی این اندیکاتور از آن‌ها استفاده می‌کنیم. به گفته‌ی جان بولینجر، سازنده‌ی این اندیکاتور، به نظر نمی‌رسد دوره‌های کم‌تر از ۱۰ روز بتوانند نتیجه‌ی مطلوبی را از بولینجر باند دریافت کنند. به گفته‌ی وی، کاربردی‌ترین میزان انتخابی برای دوره، ۲۰ یا ۲۱ روز است.
• پهنای باند یا نوار (۲) – نصف پهنای باند یا نوار بر حسب مضرب‌های انحراف معیاری. معمولا از عدد ۲ استفاده می‌شود. به گفته‌ی جان بولینجر، اگر تعداد روزهای مورد استفاده برای محاسبه‌ی باندها را کم کنید، باید تعداد انحراف‌ها را نیز کاهش دهید و بالعکس. برای مثال، اگر از یک دوره‌ی ۵۰ روزه استفاده می‌کنید، شاید بهتر باشد انحراف معیار ۲.۵ را انتخاب کنید. برای یک دوره‌ی ۱۰ روزه، بهتر است از ۱.۵ یا ۱ استفاده کنید. برنامه به طور پیش‌فرض از ۲ استفاده می‌کند.
• ضریب جابه‌جایی(۰) – تعداد ستون‌هایی که میانگین متحرک را جابه‌جا می‌کنند.

محاسبه

۱. میانگین متحرک را محاسبه کنید. بر اساس این فرمول:

• Pn = قیمتی که برای فاصله‌ی زمانی nاُم پرداخت می‌کنید
• N = تعداد دوره‌های انتخابی‌تان

۲. میانگین متحرک را از هر یک از نقاط داده‌ی مورد استفاده در محاسبه‌ی میانگین متحرک کم کنید. این کار فهرستی از انحراف‌ها را از میانگین به شما می‌دهد. هر یکی از انحراف‌ها را به توان ۲ برسانید و همگی را با هم جمع کنید. حاصل جمع را بر تعداد دوره‌های انتخابی تقسیم کنید.

• MA = میانگین متحرک

۳. جذر d را حساب کنید. با این کار به انحراف معیار دست می‌یابید.

۴. با استفاده از فرمول‌های زیر، باندها یا نوارها را محاسبه کنید:

۲δ + MA = باند بالایی

MA  =  بانــد  وســط

۲δ – MA = باند پایینی

تفسیر اندیکاتور

معامله‌گران عموما از بولینجر باند برای تعیین زمان‌های اشباع خرید و اشباع فروش، تایید واگرایی‌ها میان قیمت‌ها و اندیکاتورها، و پیش‌بینی اهداف قیمتی‌شان استفاده می‌کنند. هر چه این باندها یا نوارها گشادتر باشند، نوسان بیش‌تر، و هر چه این باندها تنگ‌تر یا به هم نزدیک‌تر باشند، نوسان کم‌تر است.

برخی از تحلیلگران توصیه می‌کنند، بولینجر باند را به همراه سایر اندیکاتورها نظیر شاخص قدرت نسبی (RSI) استفاده کنید. چنان‌چه قیمت‌ها به نوار بالایی نزدیک‌تر باشند و اندیکاتور حرکت صعودی را تایید نکند (یعنی واگرایی وجود داشته باشد)، سیگنال فروش ایجاد می‌شود. اگر اندیکاتور حرکت صعودی را تایید کند، سیگنال فروشی ایجاد نمی‌شود، و در حقیقت، این وضعیت ممکن است نشان‌دهنده‌ی سیگنال خرید باشد. چنان‌چه قیمت باند یا نوار پایینی را لمس کند و اندیکاتور حرکت نزولی را تایید نکند، یک سیگنال خرید ایجاد می‌شود. اگر اندیکاتور حرکت نزولی را تایید کند، هیچ سیگنال خریدی ایجاد نمی‌شود، و این وضعیت در واقع، ممکن است نشان‌دهنده‌ی یک سیگنال فروش باشد.

استراتژی دیگر این است که از بولینجر باند به تنهایی استفاده کنید. در این روش، اگر بالاترین قیمت در بالایِ باند بالایی اتفاق بیفتد، و سپس سقف قیمت دیگری در پایینِ باند بالایی، این وضعیت سیگنال فروش را ایجاد می‌کند. به همین ترتیب، چنان‌چه پایین‌ترین قیمت در زیر باند پایینی، و سپس کف قیمت دیگری در بالای باند پایینی ایجاد شود، سیگنال خرید ایجاد خواهد شد.

هم‌چنین، بولینجر باند به تشخیص اشباع خرید و اشباع فروش در بازار نیز کمک می‌کند. وقتی قیمت‌ها به باند یا نوار بالایی نزدیک می‌شوند، بازار به حالت اشباع خرید در می‌آید، و با نزدیک شدن قیمت‌ها به باند پایینی، بازار به حالت اشباع فروش در خواهد آمد. هم‌چنین، مومنتوم قیمت بازار را نیز همیشه باید مد نظر قرار دهید. وقتی بازار وارد وضعیت اشباع خرید یا اشباع فروش می‌شود، تا قبل از ایجاد یک بازگشت در روند، این مومنتوم قوی‌تر خواهد شد. همیشه پیش از پیش‌بینی یک بازگشت در بازار، باید به دنبال شواهدی برای تضعیف یا تقویت قیمت بگردید.

بولینجر باند را می‌توانید در هر نوع نموداری به کار ببندید؛ اگر چه این اندیکاتور با نمودارهای روزانه و هفتگی بهترین کارکرد را خواهد داشت. وقتی آن را در یک نمودار هفتگی به کار بگیرید، این باندها یا نوارها برای تغییرات بلند مدت بازار اهمیت بیش‌تری پیدا می‌کنند.