رشد و سودآوری (Growth and profitability)

آبان 15, 1403

رشد و سودآوری (Growth and profitability)

GP

یکی از رایج‌ترین روش‌های ارزش‌گذاری شرکت یا سهام، استفاده از عملکرد گذشته آن به‌عنوان راهنما است. با تجزیه و تحلیل درآمد و سودهای شرکت درطول زمان، می‌توان به درکی از عملکرد کسب‌وکار و چشم‌اندازهای آتی آن رسید. دراین راستا، درآمد به مقدار پولی گفته می‌شود که شرکت از فروش محصولات یا خدمات خود کسب می‌کند و سود، میزان پولی است که شرکت پس از پرداخت تمام هزینه‌ها و مالیات‌ها حفظ می‌کند. درهمین حال، درآمد و سود، اطلاعات زیادی درمورد وضعیت و استراتژی شرکت به شخص می‌دهد. برای مثال، اگر درآمد، درحال افزایش باشد، ممکن است نشان‌دهنده جذب مشتریان بیشتر، ارائه محصولات یا خدمات جدید یا گسترش به بازارهای جدید باشد. کاهش درآمد نیز ممکن است به معنای از دست‌دادن مشتریان، افزایش رقابت یا خروج از برخی بازارها باشد. لازم به ذکر است که رشد درآمد معمولاً برای سرمایه‌گذاران نشانه مثبتی است زیراکه نشان می‌دهد که تقاضای قوی برای محصولات یا خدمات شرکت وجود داشته و احتمال افزایش سهم بازار را دارد. اما تنها درآمد کافی نیست؛ باید به حاشیه سود نیز توجه کرد که درصدی از درآمد است که به‌عنوان سود باقی می‌ماند.

درهمین راستا، حاشیه سود نشان می‌دهد که شرکت چقدر در مدیریت هزینه‌ها و تولید درآمد، کارآمد است. افزون بر این، رشد حاشیه سود ممکن است نشان‌دهنده کاهش هزینه‌ها، افزایش قیمت‌ها یا بهبود کیفیت یا بهره‌وری باشد. درمقابل، کاهش حاشیه سود می‌تواند نشان‌دهنده افزایش هزینه‌ها، کاهش قیمت‌ها یا کاهش کیفیت یا بهره‌وری باشد. حاشیه سود همچنین استراتژی کلی شرکت را منعکس می‌کند که می‌تواند با بررسی صورت‌های مالی و گزارش‌های آن، بیشتر بررسی شود. برای مثال، حاشیه سود بالا ممکن است نشان‌گر مزیت رقابتی یا بازار ویژه باشد، درحالی‌که حاشیه سود پایین ممکن است نشان‌ از استراتژی حجم بالا یا هزینه پایین داشته باشد. علاوه بر این، تغییرات ناگهانی در حاشیه سود می‌تواند نشان‌دهنده تحولات مهم در کسب‌وکار اصلی شرکت باشد که نیاز به تجزیه و تحلیل بیشتر دارد. برای نمونه، افزایش ناگهانی حاشیه سود ممکن است به‌دلیل یک سود یک‌باره، مانند فروش دارایی یا دریافت مزایای مالیاتی باشد. کاهش ناگهانی حاشیه سود نیز ممکن است ناشی از زیان یک‌باره، مانند پرداخت غرامت یا حذف یک دارایی باشد. رویدادهای مذکور دراین حال ممکن است بازتاب‌دهنده سودآوری بلندمدت شرکت نباشند و باید در ارزش‌گذاری سهام تعدیل شوند.

از طرفی، روش دیگری که برای ارزش‌گذاری شرکت یا سهام می‌توان از سودهای گذشته استفاده کرد، پیش‌بینی درآمدهای آتی برپایه صورت‌های مالی جاری و گذشته است. به کمک این روش، فرض بر آن است که شرکت با نرخ رشد مشابه گذشته به رشد خود ادامه می‌دهد و حاشیه سود آن ثابت می‌ماند. با اِعمال نرخ رشد و نرخ تنزیل به سودهای گذشته نیز می‌توان ارزش فعلی درآمدهای آینده را تخمین زد که نشان‌دهنده ارزش ذاتی سهام است. این روش همچنین به عنوان روش جریان نقدی دارای تخفیف (DCF) شناخته می‌شود و به‌طور گسترده‌ای توسط تحلیل‌گران و سرمایه‌گذاران استفاده می‌شود، اما این روش دارای محدودیت‌ها و چالش‌هایی است، به این شکل که از یک سو، به داده‌های تاریخی متکی است که ممکن است دقیق یا قابل‌اعتماد نباشند. از طرف دیگر، نیاز به فرضیه‌های گوناگون درباره نرخ رشد آتی و نرخ تنزیل دارد که تخمین آن‌ها ممکن است دشوار یا براساس حدس و گمان (Subjective) باشد. علاوه بر این، روش مذکور، تغییرات شرایط بازار، امور ترجیحی مشتریان، نیروهای رقابتی یا عوامل دیگر که ممکن است بر عملکرد آتی شرکت تأثیر بگذارند را درنظر نمی‌گیرد. درنتیجه، این روش باید با دقت و همراه با روش‌های دیگر از ارزش‌گذاری، استفاده شود.

Leave a Comment