درس ۴۰ : سود باز (بخش دوم)

آبان 12, 1403

سود باز (Open Interest)

در این رشته مقالات بر اصول اولیه‌ی تحلیل تکنیکال تمرکز می‌کنیم. یکی از پرکاربردترین ابزارهای معامله‌گران حرفه‌ای سود باز یا Open Interest است. هم‌چنین، سود باز جزء آن دسته از ابزارهایی است که برداشت‌های درستی از آن نشده است، و معمولا تحلیلگران غیرحرفه‌ای از استفاده از آن اجتناب می‌کنند.

سود باز، به زبان ساده، عبارت است از تعداد قراردادهای آتی (یا اختیار معامله) معوق برای یک کالای خاص. در بازارهای آتی یا فیوچر، وقتی یک معامله‌گر یک قرارداد آتی را خریداری می‌کند، معامله‌گر دیگری لزوما یک قرارداد را به فروش می‌رساند. در این به اصطلاح «بازی مجموع-صفر‌»، در ازای هر برنده یک بازنده وجود دارد. وقتی بازار سهام در ۱۹۸۷ سقوط کرد، معامله‌گران بسیاری که قراردادهای آتی شاخص سهام را خریداری کرده بودند، ورشکست شدند. با وجود این، این معامله‌گران حتما پوزیشن‌های‌شان را از فرد دیگری خریداری کرده بودند، و آن فروشندگان مجموعا به سودهای زیادی دست پیدا کردند. تعداد قراردادهای باز فقط وقتی کاهش می‌یابد که یک خریدار پوزیشن خود را به فردی بفروشد که پیش‌تر آن پوزیشن را به صورت کوتاه یا شورت فروخته بوده است.

از آن‌جا که برای تکمیل یک معامله و افزایش قراردادهای باز به یک خریدار (گاو) و یک فروشنده (خرس) نیاز است، در این‌جا اختلاف نظر پیش می‌آید که آیا بازار در حال صعود است یا در حال نزول. هرچه خریداران و فروشندگان بیش‌تری در بازار باشند، قراردادهای باز بیش‌تر و در نتیجه، اختلافات بیش‌تری در بازار ایجاد خواهد شد. وقتی قیمت‌ها تغییر کنند، یکی از این دو گروه دچار ضرر می‌شوند. وقتی قیمت‌ها افزایش یابند، خرس‌ها یا فروشنده‌ها ضرر می‌کنند؛ وقتی قیمت‌ها پایین بیایند، گاو‌ها یا خریداران ضرر خواهند کرد.

هر چه بازار صعودی باشد، فروشندگان بیش‌تر و بیش‌تر ضرر می‌کنند. در نهایت، آن‌ها تسلیم می‌شوند و پوزیشن‌های کوتاه یا شورت‌شان را پوشش می‌دهند، یعنی مجددا می‌خرند. اگر آن‌ها این پوزیشن‌ها را از فروشنده‌ی جدیدی بخرند که تازه وارد بازار شده است، سود یا قرارداد باز به همان شکل باقی می‌ماند. این فروشندگان جدید احتمال می‌دهند قدرت بازار فروکش کرده و بالاخره سقوط خواهد کرد. اگر فروشندگان قدیمی پوزیشن‌های خود را از همان خریداران قدیمی بخرند که در این معامله به سود رسیده‌اند، قرارداد بسته شده و تعداد سودهای باز کاهش می‌یابد. اگر اکنون خریداران جدید وارد بازار نشوند، فشار تقاضا کاهش می‌یابد و بازار سقوط خواهد کرد. این وضعیت ما را به تاکتیک معاملاتی شماره‌ی یک می‌رساند: اگر قیمت‌ها بالا بروند و تعداد سودهای باز کاهش پیدا کند، بازار به سقف خود نزدیک می‌شود و اکنون زمان فروش است.

سود باز

در مثال شماره‌ی ۱، معاملات گندم سپتامبر بورس معاملات اختیار و آتی شیکاگو طی نیمه‌ی اول ۱۹۹۳ در حال سقوط بود. قراردادهای باز طی آن زمان در حال افزایش بودند که نشان می‌داد، خریداران مجبور به فروش پوزیشن‌های‌شان هستند و فروشندگان جدید وارد بازار می‌شوند تا حتی قراردادهای بیش‌تری را به فروش برسانند. خریدارانی که در جستجوی پایین‌ترین قیمت بودند، تقاضای کافی را برای این میزان از عرضه برآورده نکردند؛ به این ترتیب، بازار به روند نزولی خود ادامه داد. در ماه ژوئن، سود باز در حدود ۱۰ درصد سقوط کرد – که نشان می‌داد، خریداران در حال ایجاد فشار بیش‌تری نسبت به فروشندگان هستند. سقوط سودهای باز پس از یک روند عموما نشان‌دهنده‌ی این حقیقت است که زمان بستن پوزیشن‌های باز فرا رسیده. در پایان ماه، سایر اندیکاتور‌های تکنیکال سیگنال‌های مبتنی بر عدم قطعیت صادر کردند و زمان اندکی پس از آن، بازار دچار بازگشت شد.

مثال شماره‌ی ۲ نمودار صعودی قراردادهای اوراق قرضه‌ی سپتامبر ۱۹۹۳ را در بورس بین‌المللی قراردادهای آتی و معاملات اختیار لندن نشان می‌دهد. با افزایش قیمت‌ها، خریداران قدیمی شروع به جمع‌آوری سودشان کردند. با وجود این، آن‌ها این پوزیشن‌ها را به جای آن‌که به فروشندگان همتای قدیمی‌شان بفروشند، به خریداران جدید فروختند، و این باعث افزایش سود باز شد. قیمت‌ها به روند صعودی‌شان ادامه دادند و فروشندگان قدیمی مجبور شدند پوزیشن‌های شورت‌شان را پوشش دهند (مجددا بخرند). با فروش پوزیشن‌ها به خریداران جدید سود باز یا همان تعداد قراردادهای باز کاهش نمی‌یابد. در این‌جا نیز به تاکتیک معاملاتی شماره‌ی دو می‌رسیم: اگر قیمت‌ها در حال افزایش باشند و سود باز نیز در حال افزایش باشد، با خیال راحت می‌توان بر تعداد پوزیشن‌های بلند یا لانگ افزود. توجه کنید، سود باز در آگوست شروع به کاهش کرد، در حالی که افزایش قیمت‌ها هم‌چنان ادامه داشت. این وضعیت خرسی یا نزولی است.

سود باز با تمام بازارها به یک اندازه سازگار نیست. ابزارهای مالی، به خصوص آن‌هایی که به صورت نقدی تسویه می‌شوند، در زمان انقضای‌شان تحت تاثیر استراتژی‌های معاملاتی قرار می‌گیرند که ارتباطی با خریداران و فروشندگان ندارند. مثال شماره‌ی ۳ قراردادهای S&P 500 سپتامبر ۱۹۹۳ را نشان می‌دهد. به روند نزولی تند سود باز، درست پیش از تاریخ انقضای سه‌ ماهه‌ی آن توجه کنید. در این‌جا شرکت‌کنندگان بازار با هدف آربیتراژ (سهام‌بازی – خرید و فروش سریع یک سهم یا کالا در چند بازار با هدف جمع‌آوری سود از تفاوت قیمت‌ها)، در حال خرید و فروش قراردادهای آتی، اختیار معامله و کالاهای پایه هستند. این به این معنی نیست که سود باز در این بازار کارساز نیست، بلکه لازم است افراد روش تحلیل‌شان را با شرایط این بازار سازگار کنند.

سود باز

بازارهایی با تعداد سود باز بیش‌تر واکنش بهتری به تحلیل تکنیکال نشان می‌دهند. مثال شماره‌ی ۴ درباره‌ی قراردادهای پنبه بورس نیویورک در دسامبر، نشان می‌دهد چگونه کاهش نقدینگی و عدم وجود حمایت از طرف خریداران یا فروشندگان باعث ایجاد نوسان‌های بزرگ قیمت می‌شوند. قیمت‌های پنبه در اوایل جولای جهش پیدا کردند، ولی سود باز، تعداد معامله‌گرانی که در این بازار حضور داشتند، افزایش نیافت. در حقیقت، سود باز کاهش یافت. قیمت‌ها با همان سرعتی که صعود کرده بودند، در پایان ماه سقوط کردند. معامله‌گرانی که بر وضعیت سود باز نظارت می‌کردند، متوجه شدند این افزایش قیمت بر اساس عرضه و تقاضای واقعی نبوده است، و فریب این نوسان کوتاه‌مدت را نخوردند.

در پایان، به قوانین معاملاتی مربوط به سود بازار اشاره می‌کنیم:

سود باز

 

Leave a Comment