مومنتوم
بسیاری از اندیکاتورهای تکنیکالی که امروزه کاربرد دارند، سیستمهای دنبالکنندهی روند هستند که برای تایید یک تغییر در جهت بازار (که قبلا اتفاق افتاده است) مورد استفاده قرار میگیرند. برای مثال، یک میانگین متحرک پس از ایجاد سقفهایی در بازار به سمت پایین تغییر جهت میدهد، زیرا قیمتهای قدیمی را با قیمتهای اخیر میانگینگیری میکند. با وجود این، اندیکاتورهای مومنتوم غالبا جزء اندیکاتورهای پیشبینیکننده هستند. آنها سرعت حرکتهای قیمت – و نه خودِ قیمتها – را اندازهگیری میکنند.
تعریف مومنتوم
وقتی یک توپ را به هوا پرت میکنید، سرعت حرکت آن به سمت بالا کاهش مییابد تا زمانی که برای لحظهای در هوا میایستد، و سپس حرکت خود را به سمت پایین آغاز میکند. وقتی توپ همچنان به سمت بالا میرود، سرعتاش در حال کاهش است. بازارها نیز چنین رفتاری از خود نشان میدهند. اگر بتوانیم تشخیص دهیم سرعت حرکت افزایشی قیمت در حال کاهش است، آنگاه میتوانیم پیشبینی کنیم به زودی به یک سقف بازار خواهیم رسید.
برای بازارهای نزولی میتوان از یک مثال دیگر استفاده کرد. همان توپ را به بالای یک تپه میبریم و به سمت پایین رها میکنیم. وقتی توپ در حال پایین رفتن از تپه است، سرعت آن افزایش مییابد. وقتی به پایین تپه رسید، حرکت آن همچنان ادامه دارد، ولی به دلیل مسطح یا تخت بودن زمین، سرعت آن به تدریج کاهش مییابد.
این مثالها نشان میدهند، بازار تمایل دارد به حرکت خود در یک جهت ادامه دهد، تا زمانی که نیروهایی بر آن تاثیر بگذارند. این نیروها را حمایت و مقاومت مینامیم. اگر یک بازار در حال حرکت باشد، ولی با حمایت یا مقاومتی برخورد نکند، به حرکت خود در جهت روند ادامه خواهد داد، ولی سرعت آن کم و کمتر خواهد شد تا زمانی که کاملا متوقف شود؛ درست مانند یک دوندهی خسته در دو استقامت. فشارهای خرید یا فروشی که نیروی این حرکت بودهاند، پراکنده میشوند.
خواندن نمودار مومنتوم
چهار رویداد اصلی وجود دارند که در یک نمودار مومنتوم باید به دنبالشان بگردیم. نخست قطع شدن خط صفر است. اگر مومنتوم منفی باشد و خط صفر را به سمت ناحیهی مثبت قطع کند، میتواند نشاندهندهی یک سیگنال خرید باشد؛ زیرا حرکت پیشروندهی قیمتها با ورود خریداران جدید به بازار شتاب میگیرد. توجه کنید، این سیگنال فقط هنگامی معتبر است که خط در جهت روند غالب قطع شود. اهمیت روندها همچنان از اندازهی مشتق آنها، یعنی مومنتوم، بیشتر است.
دومین رویداد، ایجاد یک واگرایی با رفتار قیمت است. چنانچه قیمتها کفهای پایینتری ایجاد کنند ولی مومنتوم کفهای بالاتر، به این معنی است که مومنتوم نزولی بازار رو به افول است.
شکل بالا یک نمودار ستونی ۲۰۰ روزه را از معاملات آتی نفت خام سپتامبر ۱۹۹۴ در بورس کالای نیویورک با یک میانگین متحرک ۳۹ روزه و یک اندیکاتور مومنتوم ۱۰ روزه نشان میدهد. در ماه مارس، با اینکه بازار همچنان نزولی بود، مومنتوم در ناحیهی منفی به سمت بالا حرکت میکرد. به عبارت دیگر، سرعت بازار در حال کاهش بود؛ یعنی قدرت فروش در حال ضعیف شدن بود. توجه کنید، در طول دورهی واگرایی مومنتوم، این اندیکاتور بارها خط صفر را قطع کرد. از آنجا که روند در بازار در حال افول بود، تقاطعهای خط صفر نادیده گرفته شدند.
در آوریل، با شروع حرکت صعودی قیمت، روند بازار دچار بازگشت شد. مومنتوم در ناحیهی مثبت قرار داشت، و در یک محدودهی دو ماهه در همان جا باقی ماند. سرانجام، در اوایل ژوئن، مومنتوم خط صفر را به سمت پایین قطع کرد. از آنجا که روند اصلی همچنان به سمت بالا بود، این سیگنال نیز نادیده گرفته شد. سایر اندیکاتورهای تکنیکال، نظیر خودِ میانگین متحرک، همین مسئله را تایید کردند؛ زیرا قیمت به سطح حمایت برخورد کرد و بازگشت.
در اواخر آن ماه، مومنتوم به سطحی صعود کرد که طی چند دورهی اخیر به آنجا نرسیده بود. این سومین رویداد است، و شاید نشاندهندهی یک وضعیت اشباع خرید باشد. از آنجا که مومنتوم، مانند RSI یا استوکاستیک، شاخصدار نیست، باید خودمان قضاوت کنیم که آیا این سطح اشباع خرید است یا اشباع فروش. این سیگنال نشان میدهد، بازار ممکن است نیاز به یک استراحت کوتاه داشته باشد، و معاملهگران نباید وارد پوزیشنهای بلند یا لانگ شوند.
گاهی اوقات، توپی را که به سمت بالا پرتاب میکنیم، ممکن است به سقف بخورد و به پایین برگردد. در این صورت، قیمت و مومنتوم در یک زمان تغییر جهت میدهند. در این شرایط، شکستهای روند در مومنتوم میتوانند به جای سه رویداد اصلی اول، برایمان کارساز باشند.
تاکنون شاهد آن بودهایم که همزمان با تداوم حرکت صعودی بازار، مومنتوم سقفهای کاهشی ایجاد کرده است. بارها و بارها خط صفر قطع شده است، ولی بار دیگر، روند همچنان صعودی است؛ بنابراین، معاملهگران نباید وارد پوزیشنهای کوتاه یا شورت شوند. با وجود این، این مسئله طبیعتا نشان میدهد بازار به زودی به سقف خود نزدیک میشود، البته در اواخر جولای؛ مومنتوم خط روند نزولی خود را شکست (رویداد شمارهی چهار)، و این نشاندهندهی فشارهای خرید جدید و سودهای بیشتر است.
جمعبندی
مومنتوم یک اندیکاتور پیشرو بسیار مفید است، ولی آن را باید به عنوان یک ابزار فرصتیاب استفاده کرد، نه به عنوان ابزاری برای اتخاذ تصمیم نهایی. همچنین، باید تمام سیگنالها را با شکستهای روند و سایر سیگنالهای تکنیکال نظیر الگوهای بازگشتی یا نمودارهای ستونی تایید کنید.
* مومنتوم از طریق یافتن قیمت کنونی و تفریق آن از قیمت n دورهی گذشته محاسبه میشود. این محاسبه بسیار شبیه محاسبهی اندیکاتور نرخ تغییر است.