واگرایی
واگرایی در نمودار زمانی وجود دارد که روندهای قیمت و مطالعات در جهتهای مختلف درحال حرکتند. بهعنوان مثال، اگر قیمت طلا سقفهای بالاتری (روند بالاتر) ایجاد کند و مطالعه نوسانگر در مورد طلا سقفهای پائینتری (روند پائینتر) بهوجود آورد، واگرایی خرسی وجود دارد. واگرایی میتواند گاوی(صعودی) یا خرسی(نزولی) باشد.
مطالعات مانند RSI ، استوکاستیک و حجم، و همچنین همپوشانها مانند جریان پول، حجم تجمعی و قیمت همه میتوانند واگرایی با قیمت را به نمایش بگذارند. معمولاً، واگراییها زمانی حل میشوند که قیمت در مسیر مطالعه حرکت کند. در شکل ۱، شاخص سیمکس نیکی، کف قیمتهای هفتگی پائینتری را طی نیمه اول ۱۹۹۲ ایجاد کرد. در ژوئن، شاخص قدرت نسبی (RSI) کف پائینتری ایجاد نکرد. مجددا در ماه آگوست، RSI در واقع کف بالاتری ایجاد کرد. شاخص نیکی به زودی تغییر جهت داد و یک رالی ۶ ماهه را آغاز کرد.
واگرایی چگونه کار میکند
سوالی که در اینجا وجود دارد این است که RSI چگونه زمانی که قیمت درحال پائینآمدن است بالا میرود؟
از آنجا که RSI قدرت نسبی را اندازهگیری میکند که شبیه به مومنتوم است بیابید از یک قیاس استفاده کنیم. یک خودرو دارای یک پدال گاز و یک پدال ترمز است. اگر در حال رانندگی هستید و برای چند ثانیه پا روی ترمز بگذارید، سرعت خودرو کاهش مییابد. با این حال، تا زمانی که با نیروی کافی پا روی ترمز نگذارید، خودرو همچنان به جلو حرکت میکند. بازار هم به همین صورت است. هر بار که فشار فروش بیشتر از فشار خرید شود، ترمز گرفته میشود و RSI کمی پایین میآید. هر بار که خرید بر فروش برتری مییابد، شتابدهنده اعمال میشود و سرعت خودرو افزایش پیدا میکند (RSI بالا میرود). در نهایت اگر از ترمز با نیرویی بیشتر از پدال گاز استفاده شود، خودرو متوقف خواهد شد. در حالی که رالی قیمت به پایان میرسد، RSI روند کاهشی خواهد داشت.
برای اینکه مطالعهای مانند RSI ، یک تغییر احتمالی در روند را براساس واگرایی پیشبینی کند، ارزش آن باید به یک سطح خرید یا اشباع فروش برسد. در نمودار نیکی، RSI نزدیک به ۲۵ بود که نشاندهندهی شرایط فروش اشباع است. به طور معمول، زیر ۲۵ بهمعنای فروش اشباع و بالاتر از ۷۵ (همه در مقیاس ۱ تا ۱۰۰) به معنای اشباع خرید است. یک بازار اشباع فروش اگرچه همیشه شروع به افزایش نمیکند، معمولاً کاهش را متوقف میسازد. از شرایط فروش اشباع برای بستن پوزیشنهای کوتاه (شورت) استفاده کنید، اما منتظر بمانید تا سایر اندیکاتورها سیگنال خرید را تأیید کنند. واگرایی در RSI که بین ۲۵ و ۷۵ اتفاق میافتد، معمولاً شاخص تغییر روند خوبی نیست.
در شکل ۲، جریان پول برای اکسون کورپ (Exxon Corp). افزایش ثابتی را برای دو سال نشان داد. در طول آن دوره، قیمت اکسون چندین بار به طور قابل توجهی از خط جریان پول فاصله گرفت و هر بار قیمت سهام در جهت جریان پول به عقب برگشت. همانطور که در مارس ۱۹۹۲، دسامبر ۱۹۹۲ و ژانویه ۱۹۹۳ مشهود است، قیمت برای یک سود سریع، نسبتاً سریع حرکت کرد. برای واگرایی در همپوشانیها مانند جریان پول، به دنبال زمانهایی باشید که جهتهای نسبی دو خط، متفاوت هستند. واگرایی مطلق قابل توجه نیست – فقط شیبهای نسبی خطوط.
قرارداد طلا در ژوئن ۱۹۹۳ در شکل ۳ از بازار نزولی بلندمدت در ماه مارس خارج شد. هر دو RSI و استوکاستیک از اکتبر ۱۹۹۲ تا زمانی که رالی در مارس ۱۹۹۳ شروع شد، پایینترین سطح ( صعودی) را نشان دادند. هر دو مطالعات بعداً واگراییهای نزولی را نشان داد که در می ۱۹۹۳ بعد از رسیدن به سطوح اشباع خرید آغاز شد. این منجر به فروش بزرگ در ابتدای ژوئن شد. توجه داشته باشید که این واگرایی زودتر از RSI در استوکاستیک شروع شد. دلیلش این است که RSI در بازارهای روندی، قابل اعتمادتر است.
حجم همچنین میتواند واگرایی با قیمت را نشان دهد، اما پیشبینیکنندهی مطمئنتری برای بالابودن بازار نسبت به پایینترین قیمتها است. اورنج جویس جولای (شکل ۴) از ژانویه ۱۹۹۳ رشد خوبی داشته است، اما در حالی که قیمتها در اواخر ماه مه به اوج خود میرسید، حجم چند هفته قبل به اوج خود رسید. کاهش حجم در اینجا نشان میدهد که فشار خرید کمتری برای کالا وجود داشته و در نتیجه بازار داخلی ضعیف است. این قرارداد در نهایت، خط روند افزایشی خود را شکست و به یک سراشیبی ۲ هفتهای رفت.