اعتبار شکست خط روند
همانطور که در بخش «اختیارات تحلیلگران تکنیکال» گفته شد، قیمتها میتوانند برای مدت کوتاهی در مرزهای الگوهای تکنیکال نفوذ کنند، بدون آنکه اعتبار این الگوها را از بین ببرند. معمولا وقتی این اتفاق میافتد، پس از یک یا دو دوره، قیمتها به وضعیت سابق بر میگردند. بررسیهای مربوط به حجم معاملات که به وسیلهی اندیکاتورهای مومنتوم و جهتدار انجام میشوند، به تشخیص این مسئله کمک میکنند که آیا این نقض خط روند آنچنان قابل توجه است یا خیر. وقتی یک خط روند یا مرزهای یک الگویی که بررسیهای کافی دربارهاش انجام نشده است، بدون هیچ دلیل واقعی در بازار، نقض میشود، لازم است این خط روند یا این مرز را به گونهای تنظیم کنید که دادههای جدید نیز در آن شامل شوند.
شکستهای زمان
وقتی یک الگوی تکنیکال، نظیر یک مثلث، میشکند، قیمتها در جهت این شکست شروع به ایجاد روند میکنند. شرط معمول برای یک شکست معتبر (قابل اعتنا) وجود یک حرکت قابل توجه در قیمت و افزایش حجم است. یک حرکت قابل توجه در قیمت حرکتی است که در مقیاس یک بازار اتفاق بیفتد، نه اینکه در حد چند تیک (tick) باشد. شرط اعتبار شکست مثلثها نیز این است که قیمتها تقریبا در دوسوم طول مثلث شکسته شوند (شکل شمارهی ۱). نمودار طلا در شکل زیر نشاندهندهی شکست الگوی مثلثی در دوسوم نزدیک به واگرایی خطوط مرز بالا و پایین آن است. ولی این سیگنال نیز معتبر نیست. شکستها باید به خاطر حرکت قیمت اتفاق بیفتند، نه گذر زمان. این شکست به خاطر گذر زمان بود، زیرا مثلث صرفا فضایی برای ادامه نداشت و لازم بود الگوی جدید اعمال شود. در اینجا فقط یک حرکت جانبی یا افقی اتفاق افتاده است.
توجه کنید، مرز پایینی همچنان به عنوان یک خط روند حمایتی معتبر تلقی میشود. یک سال بعد، بازار به همان خط باز گشت تا حمایت خود را پیدا کند.
تغییر یک خط
هر چهقدر یک خط روند توسط قیمتها لمس شود، قدرت آن بیشتر و شکسته شدن آن قابلملاحظهتر خواهد شد. شکستها یا نقضهای کوچک خط روند صرفا ممکن است به این معنی باشند که خط اصلی بیش از اندازه دقیق رسم شده است و باید دوباره تنظیم شود. در مواقعی، یک خط روند کوتاهتر در یک جهت در مقایسه با یک خط روند بلندمدتتر در جهت مخالف قدرت بیشتری را در بازار پیدا میکند. خط روند بلندمدتتر باید دوباره تنظیم شود، حتی اگر آن خط به خاطر لمسهای متعدد بازار بسیار قوی به نظر برسد – مگر آنکه فعالیتهای معاملاتی در آن نقطهی اتصال مجددا از سر گرفته شوند.
نرخ دلار آمریکا/دلار کانادا (شکل شمارهی ۲ — دادههای ساعتی) دستکم هفت مورد را نشان میدهد که در آنها، قیمتها به سمت یک خط روند میانمدت شروع به صعود کردهاند، بدون آنکه آن را قطع کنند. در ۲۷ مارس، قیمتها با حمایت خط روند افزایشی کوتاهمدت، سرانجام به بالای خط رفتند. حجم معاملات در آن روز نسبتا سبک بود، و معاملات طی دو روز بعد، بیشتر حرکت جانبی داشتند تا رونددار. خط روند میانمدت دوباره تنظیم شد تا معاملات ۲۸ مارس را نشان دهد. در روز بعد، بازار صحت این استراتژی را ثابت کرد، زیرا از خط روند پایینتر رفت و روند کوتاهمدت را شکست تا کفهای جدیدی ایجاد کند (شکل شمارهی ۳).
هنر و علم
با اینکه روشهای کمّی جایگاه خودشان را در تحلیل تکنیکال دارند، تجربه و قدرت قضاوت معاملهگر نیز همچنان نقش کلیدی ایفا میکند. تا وقتی طمع و ترس بر بازار حاکم باشد، قوانین خط روند و ساختار الگو، دستکم به طور موقت و بدون تغییر نتایج یک تصمیم معاملاتی، میتوانند شکسته شوند.