تحلیل بازارهای بینالملل
همه بازارها در سطح جهانی از این جهت به هم متصل هستند که سهام توسط اوراق قرضه هدایت میشوند که هدایت خود آنها توسط نرخهای بهره صورت میگیرد. نرخها توسط اقتصاد تعیین میشوند که از قیمتهای مواد خام سرنخ میگیرند. در حالی که تحلیل فنی هر بازار انفرادی میتواند در جایگاه خود قرار بگیرد، تحلیل بین بازاری میتواند بُعد دیگری به فرآیند اضافه کند.
جان جی مورفی، در کتاب ۱۹۸۹ خود، «تکنسین بین بازاری» مشاهدات کلیدی متعددی را ارائه کرد. به بیان او همه بازارها به هم مرتبط هستند و تحلیل بین بازاری همسایه همجوار تحلیل اقتصادی است. او همچنین به طور سنتی اصطلاحات غیرفنی همچون تورم و مواد خام را استفاده میکند. او همچنین خاطرنشان کرد که کلمه «داخلی» کاملاْ بیربط است. این امر در شوکهایی که بهطور مکرر در سهام جهانی و حتی وجود ارز خارجی روی میدهد، مشهود است.
بازارهای اصلی
بگذارید نگاهی به برخی روابط رایجتر بین بازاری بیندازیم که امروز مورد پیگیری قرار گرفت. شکل ۱ بازارهای سهام و اوراق قرضه ایالات متحده را نشان میدهد که منجر به سقوط سال ۱۹۸۷ شد. در ابتدای نمودار، دو بازار باهم بالا و پائین حرکت کردند. توجه داشته باشید که روند اوراق، چند هفته قبل از روند سهام در ماه مارس شکسته شد. اوراق قرضه نیز منجر به شکست صعود سهام در ماه ژوئن شد.
در ماه ژوئیه، اوراق قرضه دوباره شروع به کاهش کردند، اما این بار سهام سقوط نکرد. هرچه این دو بازار از هم جدا شوند، اصلاحات نهایی بایستی خشونتآمیزتر باشد. در روز سقوط نه تنها سهام سقوط کرد، بلکه بازار اوراق قرضه به شدت افزایش یافت و نرخهای بهره را بسیار پائینتر فرستاد. هر دو طرف معامله بهطور چشمگیری تصحیح شدند.
به طور سنتی، شاخص هیات تحقیق کالای پل (CRB) برای سنجش تورم و در نتیجه تحلیل بازار اوراق قرضه استفاده میشود. به طور منطقی اگر قیمت مواد اولیه افزایش مییافت، تورم در دسترس بوده و نرخ بهره نیز افزایش مییافت. با این حال به نظر میرسید که این پیوند در اواخر سال ۱۹۹۵ شکسته شده است(شکل ۲). درحالی که پویایی اقتصاد جهانی ممکن است در آن سال تغییر کرده باشد. به زودی خواهیم دید که رابطه بین شاخص CRB و نرخ بهره تغییر نکرده است. در سال ۱۹۹۶، این دو، حرکات نزدیک خود را از سر گرفتند.
شکل ۳ دو سال از شاخص دلار آمریکا را در برابر بازده اوراق قرضه ۳۰ ساله آمریکا و یک همبستگی معقول نشان میدهد. شکل ۴ یک سال از شاخص دلار آمریکا و شاخص CRB و همبستگی خوب را نشان میدهد (به جز بخش پایانی دوره). واگرایی بین شاخص CRB و نرخهای بهره در اواخر سال ۱۹۹۵ (شکل ۲) تا حدی با حرکت خلاف روند دلار در همان دوره توضیح داده میشود. کاهش شاخص دلار اغلب همزمان با کاهش بازدهی است.
روابط بین بازاری
تحلیل بین بازاری همچنین برای بازارهای مشابه اعمال میشود. به عنوان مثال، انتشار بین جو و ذرت میتواند برای بهرهگیری از دو کالا با درجاتی از جایگزینی استفاده شود.
مواقعی وجود دارد که بازار برای یک کالای ویژه نسبتاً غیرنقدینه میشود و خرید و فروش تامینی، یک موقعیت دشوار است. دارندگان اوراق قرضه نقدی کانادایی به دلیل کمبود نقدینگی در بازارهای آتی اوراق قرضه کانادا، اغلب از معاملات آتی اوراق قرضه ایالات متحده برای خرید و فروش تامینی استفاده میکنند.
در نهایت، تجزیه و تحلیل اجزای یک شاخص، تحت چتر بازارهای بینالمللی قرار میگیرد. کالاهایی که شاخص CRB را تشکیل میدهند میتوانند بهصورت جداگانه همبستگی داشته باشند. تجزیه و تحلیل قدرت نسبی میتواند تعیین کند که کدام کالاها پیشرو هستند و کدام یک عقبمانده است. در بازار سهام که گروههای صنعتی با میانگینهای اصلی مقایسه میشوند، همین امر صادق است. در سطح خرد، سهام انفرادی با صنایع خود مقایسه میشود.
برای پیوندزدن همهی اینها در یک مثال دنیای واقعی، تجزیه و تحلیل یک سهام، مانند هرشی فودز، سازنده شکلات، باید شامل بازار کلی، کاکائو مواد خام اصلی آن، نرخ بهره مورد استفاده برای تامین مالی عملیات و بدهی، و نرخ تبادل ارز خارجی استفادهشده هنگام محاسبه سود در خارج از کشور باشد. هر یک از این بازارها بر خط نهایی سهامداران تأثیر میگذارند.