درس ۲۷ : کمتر انجام بده، بیشتر به دست بیاور!

آبان 12, 1403

کمتر انجام بده، بیشتر به دست بیار!

در بسیاری از مواقع، داده­­‌های ارائه‌شده بر روی نمودار می‌­­تواند در مسیر تجزیه و تحلیل قرار گیرد. تکان‌هایی که حتی در نمودارهای بلندمدت مشاهده می‌شوند، روندهایی را که ما در تلاش برای یافتن آن هستیم مبهم می‌سازد، بنابراین ما به راهی برای کاهش درهم‌ریختگی نیاز داریم. فیلترهای کامپیوتری با استفاده از مفاهیم پیچیده­­‌ای مانند فراکتال‌ها، موجک­­‌ها و کاهش نویز می­­‌توانند به شما کمک کنند، اما تنها در صورتی که الگوریتم­­‌ها را داشته باشید و نحوه اعمال آنها را بدانید. در عوض، بیایید به جای «گم‌شدن در درختان» از ابزارهای موجود برای ساده‌کردن فرآیند «دیدن جنگل» استفاده کنیم.

نمودارهای خطی

اکثر تکنسین­­‌ها نمودارهای ستونی، کندلی یا نقطه‌ و شکل را در کارشان استفاده می­­‌کنند. این انواع نمودارها داده‌های بازگشایی، سقف، کف و بسته‌­­شدن یا داده‌های تیک را به گونه‌ای به­­‌کار می‌­­برند که طی روز معامله در معرض حرکت­­‌های ضد روند هستند. این حرکت­­‌ها می‌­­توانند واکنش­­‌های تند به اخبار یا شرایط بازار باشند و نه نشان‌دهنده روند واقعی یا الگوی فنی موجود در آن زمان. استفاده از نمودار خط پایانی، یا حتی یک میانگین متحرک با بازه زمانی کم از بسته­‌شدن­­‌ها، وضوح نمودار را کاهش می­­‌دهد اما همچنین درهم‌­­ریختگی بصری را نیز کاهش می­‌دهد. این باعث می‌­­شود روندها و الگوها راحت­­‌تر شناسایی شوند.

شکل ۱ شاخص ترکیبی NASDAQ را از آوریل ۱۹۹۵ تا دسامبر ۱۹۹۶ در هر دو فُرمت ستونی و خطی نشان می‌دهد. در نمودار ستونی، الگوی اصلاحی از آگوست ۱۹۹۵ تا ژانویه ۱۹۹۶ یک مثلث است. در نمودار خطی، الگو یک مستطیل است. برای مقایسه، انتهای الگوی نمودار ستونی در نمودار خطی رسم می­­‌شود. تفاوت واضح است.

مهم‌­­تر از اشکال الگوها، عمق­­‌های دو لایه است. ارتفاع مستطیل زمانی که یک انتگرال دو بار از شکست صعودی پیش­‌بینی می‌­­شود، اوج رالی بعدی و همچنین مقاومت بعدی را در اکتبر ۱۹۹۶ پیش‌­بینی می‌­­کند.

 

البته همه این‌ها آینده‌­­نگری است. ما چگونه می­­‌دانستیم در آن زمان از نمودار خطی برای پیش­­‌بینی استفاده کنیم؟ پاسخ در پرایس اکشن ۱۰ اکتبر ۱۹۹۵ است. تاریخ جهش بزرگ میانه‌روز کاهشی. زمانی که بازار در چنین نوسانات بزرگی حرکت می­­‌کند، علت احتمالی آن هراس بیش از حد از یک هدف فنی است. نمودار خطی این شرط را نادیده گرفته و باید فوراً مورداستفاده قرار گیرد.

روندها و موج‌­­ها‌

همانطور که قبلا گفته شد، کاهش نویز در یک نمودار می‌­­تواند به شناسایی روندها کمک کند. تحلیل موج الیوت مثال خاصی از این است که چگونه می‌­­تواند مفید واقع شود.

با تجزیه و تحلیل موج، سعی می­­‌کنیم روندها و ضد روندها را در یک بازار تشخیص دهیم تا بتوانیم آنها را به‌­­عنوان تکانشی یا اصلاحی طبقه­­­‌بندی کنیم. اوج و پائین‌ترین قیمت و همچنین الگوهای نوسان معاملاتی می‌­­توانند این روندها و نقاط عطف آنها را پنهان کنند. همانطور که در شکل ۲ مشاهده می­­‌شود، رالی در نرخ مبادله دلار استرالیا/ دلار آمریکا در اواخر سال ۱۹۹۳ آغاز شد. شمارش موج در تعیین تکانشی (در جهت روند) یا اصلاحی‌بودن، حائز اهمیت است.  نمودار میله‌ای هفتگی این کار را به یک مخاطره‌ی دشوار تبدیل می­­‌کند.

اما، یک نمودار خطی هفتگی با فاصله ۲ هفته­­‌ای، به اندازه کافی تکان­­‌های بازار را حذف می‌­­کند تا به ما اجازه دهد ساختار موج را به­­ وضوح ببینیم. سه موج برجسته­­‌شده به ساختار ۵-۳-۵ تقسیم می‌شوند. بدون پرداختن به جزئیات، این می‌­­تواند فقط بخشی از یک الگو باشد- یک اصلاح زیکزاکی بالاتر در یک کاهش بزرگتر. سایر قوانین الیوت برای ایجاد یک پیش­­‌بینی لازم است اعمال شود و نتیجه نهایی در اینجا مناسب نیست. می­­‌توانیم این موضوع را با گفتن اینکه روندهای صعودی و نزولی با داده‌های کمتری در نمودار به راحتی دیده می‌­­شوند، رها کنیم.

در حالی که این تکنیک ابزار ارزشمندی است، نباید به­­­‌طور انحصاری از آن استفاده کرد. نباید همه‌ی اوج­­ و فرودها و نه سایر تکان­­‌ها را نادیده گرفت. اکثریت نشان­­‌دهنده‌ی نقاط عطف واقعی در بازارها هستند. برداشتن یک قدم به عقب از داده‌ها می‌­­تواند به دیدن الگوها در داده‌­­های نویزی کمک کند. به محض پیداکردن این الگوها، تمام داده‌ها برای تصمیم‌­­گیری معاملات موردنیاز است.

میانگین‌­­های متحرک به ویژه برای فیلترکردن جهش­­‌ها در داده‌های حجمی مفید هستند. میانگین سه یا پنج روزه، داده‌ها را بدون تغییر نتیجه، به سمت راست هموارسازی می­­‌کند.

Leave a Comment