مقیاس لگاریتمی
در بسیاری از حوزهای تحلیل تکنیکال، لازم است دو بیت از دادههای متفاوت (مثلاْ سیب و پرتقال) را مقایسه کنید. این موارد مقایسهای میتوانند قیمت سهام در برابر اوراق قرضه یا قیمت یک فقره واحد در برابر حرکت آن باشد. در هنگام تحلیل یک فقره یا بازار در بلندمدت، مقایسه روندها و الگوهای قیمت در سطوح مختلف قیمت متداول است. اگر قیمتها نسبت به سطح قیمت مطلقشان حرکت چندانی نداشته باشند، مقیاسبندی حسابی معمولی، کافی است. بهعنوان مثال، اوراق آتی یورو–دلار در محدوده هفت نقطهای با محوریت قیمت ۹۳ برای دهه گذشته معامله شد. برحسب درصد ۷/۹۳ = ~ ۷.۵% .
زمانی که قیمتها در درصدهای بالا حرکت میکنند، ساختار خط روند میتواند ذهنی باشد و تجزیه و تحلیل غیرقابل اعتمادتر است. مقیاس لگاریتمی (Log) بر این مشکل غلبه میکند. به جای ترسیم ساده قیمت بر روی محور عمودی به صورت خطی، قیمتها برای نشاندادن درصد تغییرات ترسیم میشوند. این بدان معنی است که فاصله عمودی ترسیمشده برای کالایی که قیمت آن دوبرابر میشود، چه از ۵ به ۱۰، چه از ۱۰۰ به ۲۰۰ برود یکسان است. مقیاس خطی همان فاصله عمودی را از ۵ تا ۱۰ ترسیم میکند که برای ۱۰۰ تا ۱۰۵ ترسیم میشود.
در شکل ۱، نمودارها قیمت سهام مایکروسافت را از اواسط سال ۱۹۸۶ نشان میدهد. توجه کنید که مقیاس قیمت این دو نمودار بسیار متفاوت است. هر دو در سال ۱۹۸۶ نزدیک به ۲/۱ شروع میشوند و در سال ۱۹۹۴ نزدیک به ۵۴ پایان مییابند. لذا، زمانی که قیمتها از ۲ به ۴ در سال ۱۹۸۷ افزایش یافت، مقیاس خطی سمت چپ حرکت بسیار کوچکی را نشان میدهد. مقیاس لگاریتمی در سمت راست، حرکت بسیار بزرگی را نشان میدهد.
شکل ۱
فاصله عمودی در مقیاس ورود به سیستم برای حرکت از ۲ به ۴ مانند فاصله حرکت از ۲۰ به ۴۰ است. این امر صرفاً بدین معناست که قیمتها دو برابر شده و علاوه بر امکان مقایسه معتبر را در هر سطح قیمتی، امکان تحلیل بهتر خط روند و الگو را فراهم میکند. توجه داشته باشید که منطقه ازدحام که در سالهای ۱۹۸۸ و ۱۹۸۹ اتفاق میافتد بسیار واضحتر به عنوان یک الگوی مثلثی در مقیاس ورود به سیستم نشان داده میشود. همچنین توجه داشته باشید که آنچه به نظر میرسد دوره نوسانات بالا در سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ در مقیاس خطی باشد، در مقیاس ورود به سیستم چشمانداز بهتری دارد. قیمتها در آنجا نوسانات بیشتری نسبت به کل دوره ۹ ساله نشان دادهشده نداشتند.
پیداکردن روند
شکل ۲ دادههای هفتگی ۵ ساله را برای شاخص سهام Hang Seng در هنگ کنگ نشان میدهد. نمودار سمت چپ دارای مقیاس خطی و نمودار سمت راست دارای مقیاس ورود به سیستم است. هنگامی که یک خط روند بر روی نمودار خطی از شروع رالی بلندمدت ترسیم میشود، قیمتها به دور از روند بالاتر معامله میشوند. این شتاب رالی به اشتباه نشان میدهد که بازار خیلی دور، خیلی سریع حرکت میکند و به زودی اصلاحی رخ خواهد داد. در اوایل سال ۱۹۹۲، پس از بیش از یک سال خرید اشباع، قیمتها افزایش خود را بیش از پیش تسریع کردند. در سال ۱۹۹۳، قیمتها در مقایسه با خط روند جدید و شیبدار، دوباره «اشباع خرید» به نظر میرسند و همچنان به افزایش خود ادامه میدهند. هر معاملهگری که به این نرخ فزاینده حرکت قیمت از طریق فروش واکنش نشان دهد، زیان قابل توجهی را متحمل خواهد شد.
شکل ۲
اگر معاملهگر از نمودار مقیاس لگاریتمی در سمت راست استفاده میکرد، میتوانست ببیند که روند بلندمدت قیمتها ثابت است و این به او امکان میداد تحلیل بهتری در بازار انجام دهد. در حالی که کاهش بسیار شدید در سال ۱۹۹۴ به نظر میرسید که با نوسانات شدید همراه بود، در واقع نسبت به کاهش اوایل سال ۱۹۹۰ که بازار درصد بیشتری از ارزش خود را از دست داد، فاجعهآمیزتر بود. نمودار خطی به سادگی این شرایط را نشان نمیدهد.
نتیجهگیری
مقیاس لگاریتمی گاهی اوقات مقیاسبندی نسبت نامیده میشود و شاید این نام بهتر باشد. سعی میکند به جای قیمتهای مطلق، تغییرات ارزش را اندازهگیری کند. به عنوان مثال، یک سبد ۲ میلیون ECU به طور مساوی در یک اوراق بهادار که با رقم ۱۰ خریداری شده و دیگری با قیمت ۱۰۰ خریداری شد، سرمایهگذاری میشود. ۱۰ برابر با ارزش ۱۰ میلیون و دومی فقط ۰.۹ برابر با ارزش ۱.۹ میلیون. به عبارت دیگر، سود قابل توجهی با اولین اوراق بهادار ایجاد شد و نمودارها باید این واقعیت را منعکس کنند. مقیاس لگاریتمی به معاملهگر این امکان را میدهد که تصویر واضحتری از تغییرات درصدی نسبت به مقیاسبندی حسابی در زمانی که بازارها به سطوح مختلف قیمتی حرکت میکنند، ببیند.